قضاوتی از مولای متقیان علی(علیه السلام):
علی(علیه السلام)وارد بر عمر شد ودید زن آبستنی را می کشند که سنگسار کنند،فرمود:کار این زن چیست؟زن گفت: مرا می برند که سنگسار کنند،به عمر فرمود:ای رهبر مسلمین برای چه سنگسار شود.اگر چه تو سلطنت ودست رسی براو داری،اما بر آنچه در شکم اوست سلطه ای نداری،عمر گفت:کُلُ احَدَافقهُ منی،سه مرتبه گفت:هرکسی از من دانا تر است،پس علی(علیه السلام)ضمانت نمود آن زن را تا پسری زایید،پس از زاییدن اورا بردند وسنگسار کردند.